یادداشت های یک افسر جوان

دانشجویان،افسران جوان جبهه مقابله باجنگ نرم هستند.حضرت امام خامنه ای

یادداشت های یک افسر جوان

دانشجویان،افسران جوان جبهه مقابله باجنگ نرم هستند.حضرت امام خامنه ای

آقای روحانی! منتظر عذرخواهی تو و وزیر خارجه دروغگویت هستیم

آقای رییس جمهور!

گوشهایت را تیز و چشمانت را خوب باز کن.اصول انقلاب ما هرگز تغییر نخواهد کرد.اگر دیپلمات های تو خیال میکنند با فضاسازی و شانتاژ و فشار می توانند بر رهبری عزیز ما جام زهر بنوشانند سخت در اشتباهند.فرزندان خمینی هرگز این اجازه را به تو و بزرگتر از تو نخواهند داد.منتظر عذرخواهی تو و وزیر خارجه دروغگویت1 هستیم.اگر تو میخواهی از یک سوراخ دوبار گزیده شوی مردم ایران نمی خواهند.افتضاح قرارداد سعدآباد کافی نبود که یکبار دیگر دست ذلت به سوی آمریکا دراز کردی و از رهبری عزیزمان خرج کردی؟ با روشنگری رهبر انقلاب، چه زود دست تو و وزیرت رو شد.به این جملات خوب توجه کن که دوباره تصور نکنی رهبر انقلاب برای مذاکره با آمریکا به تو اختیار تام داده اند2 و با این جملات مردم را به شک بیندازی.

سخنان امامت را تا پایان این 4سال آویزه گوش کن:

1-برخی از آنچه که در سفر نیویورک پیش آمد بجا نبود.

2-ما دولت امریکا را غیرقابل اعتماد، خودبرتربین، غیرمنطقی و عهد شکن می دانیم.

3-ما از آنها (مسئولان)می خواهیم با دقت و با ملاحظه همه جوانب، گام ها را محکم بردارند و منافع ملی را به فراموشی نسپارند.

4-وظیفه همه مسئولان و آحاد ملت، دفاع از عزت و هویت ملی است.

-5دولت امریکا در واقع در جهت منافع صهیونیست ها حرکت می کند و از همه دنیا باج می گیرد و به رژیم صهیونیستی باج می دهد.

-6 پاسخ ما به هرگونه شرارتی بر ضد ملت ایران، پاسخی جدی و سخت خواهد بود

-----------

ظریف برای بار چندم با پررویی اعلام کرده تا امروز بازی باخت-باخت بوده است و ما به دنبال بازی برد-برد هستیم.ظاهرا ظریف نمیداند که اینجا ایران اسلامی است که طبق عقاید ما چه پیروزی و چه شهادت در راه خدا برایمان یکسان است.آقای ظریف اگر مذاکراتتان با دول مستکبر جهان وقتی برایتان گذاشت سری به صحیفه امام بزنید تا این قدر از مواضع امام پرت نباشید که رهبر انقلاب مجبور شوند در اولین سفرتان به سازمان ملل به شما تذکر دهند.مگر امام نفرمودند:

«در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصاً از حوادث 10 سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی‌ایران در اکثر اهداف و زمینه‌ها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینه‌ای مغلوب و شکست خورده نیستیم، حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن‌همه خسارات چیزی به دست نیاوردند..من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل‌های غلط این روزها رسماً معذرت می‌خواهم...خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند...نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیده‌ها به گونه‌ای غلط عمل کنیم که حزب‌‌الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی ‌دارد از مواضع اصولی‌اش عدول می‌کند. تحلیل این مطلب که جمهوری اسلامی‌ ایران چیزی به دست نیاورده و یا ناموفق بوده است، آیا جز به سستی نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمی‌شود؟!...هشدار می‌دهم که علاوه بر اینکه باید مواظب القائات روحانی‌نماها و مقدس‌مآب‌ها باشند، از تجربه تلخ روى کار آمدن انقلابى نماها و به ظاهر عقلاى قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتى نکرده اند عبرت بگیرند.»

البته باخت برای کسانی بوده است که زندگی در عیش و نوش و زیر پرچم استکبار را بهتر از مرگ با عزت میدانند.

ظریف باید بداند که هرگز حق و باطل و خیر و شر و ظالم و مظلوم جمع شدنی نیستند پس ساده لوحی است که به فکر بازی برد-برد باشیم.آیا ظریف برد ظالم و شر و باطل را خواهان است؟

-------

1 :مجری: آیا هولوکاست افسانه است؟
ظریف: خیر، هولوکاست افسانه نیست. هیچ کس درباره افسانه صحبت نمی کند.
مجری: در آنجا( وب سایت رهبر انقلاب) این موضوع گفته می شود.
ظریف: اگر چنین چیزی گفته شده است ناشی از ترجمه بد است! این جمله خارج از متن ترجمه شده است!

2 :رئیس‌جمهور ایران در مصاحبه با شبکه «CNN» در پاسخ به اینکه آیا اجازه ملاقات با مقامات آمریکایی را دارند، گفت: فکر می‌کنم رئیس‌جمهور ایران هر زمان که منافع ملی کشور در میان باشد، چنین اجازه‌ای را دارد. رهبر معظم ایران گفته‌اند که اگر مذاکرات برای منافع ملی کشور لازم و ضروری باشد، مخالف مذاکره نخواهد بود.
وی ادامه داد: اگر امروز فرصت به وجود می‌آمد، (دیدار) امروز برگزار می‌شد و اقدامات مقدماتی برای آن انجام می‌گرفت، به احتمال خیلی زیاد گفت‌وگو صورت می‌گرفت و در وهله اول بر موضوع هسته‌ای یا تحولات خاورمیانه متمرکز بود. بنابراین می‌توانم به شما بگویم رهبر معظم ایران، به دولت من اجازه داده است تا آزادانه درباره این موضوعات مذاکره کنیم.


پ.ن:سخنان ظریف در پذیرفتن اشتباه خود و روحانی قابل تحسین است.ظریف در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس:ما فکر میکردیم مکالمه ها وگفتگوها در حدی که انجام شده، در این مجوز داریم ولی وقتی حضرت آقا اشاره کردند، برداشت ما این است که ایشان اولاً به گفتگوی دکتر روحانی و اوباما انتقاد دارند و این را یکی از اقدامات نابجا میدانند و طولانی شدن مذاکرات بنده و جان کری را از اقدامات نابجای دیگر سفر میدانند.

پ.ن 2:
نقوی‌حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی در نطق میان دستور خود در مجلس شورای اسلامی درباره جلسه این کمیسیون با ظریف، خاطرنشان کرد؛ جلسه کمیسیون امنیت ملی نه غیرعلنی و نه محرمانه بود، بلکه با حضور نمایندگانی از برخی کمیسیون‌های دیگر برگزار شد و بنده مطالب رسانه‌ها از جمله روزنامه کیهان را تکذیب نکردم، بنده عرض کردم که این مطالب در گزارش مکتوب کمیسیون نبود اما عرض نکردم که این مطالب تکذیب می‌شود.
نقوی حسینی همچنین درگفت‌وگو با فارس افزود: حضور آقای ظریف در جلسه کمیسیون امنیت ملی از طریق تابلوی اعلانات مجلس، دستور هفتگی کمیسیون‌ها و رسانه‌های عمومی به اطلاع تمام نمایندگان و مردم رسانده شده بود و بدیهی است که چنین جلسه‌ای حکم جلسه محرمانه را نمی‌تواند داشته باشد.
وی با بیان اینکه جلسات کمیسیون امنیت ملی، رسمی و علنی است، تصریح کرد: هیچ بحثی درباره محرمانه بودن آن جلسه وجود نداشت و به فرض وجود چنین بحثی نیز باید گفت که اظهارات آقای وزیر خارجه نمی‌تواند جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس را محرمانه کند چرا که جلسه محرمانه قواعد خاصی دارد.
گفتنی است ظریف توضیح نداد که با وجود تاکید اعضای کمیسیون امنیت ملی بر صحت خبر کیهان، چگونه هنوز هم این خبر را تکذیب می‌کند؟ و این پرسش را هم بی‌پاسخ گذاشت که با کدام منطق تقدیر کیهان از صداقت ایشان را تخریب! می‌نامد؟ آیا تاکید بر صداقت ایشان در اعتراف به آن دو خطای بزرگ عصبانیت‌برانگیز است؟! انتظار آن بود که آقای ظریف بفرمایند، تیتر کیهان ایشان را به بیمارستان کشانده بود یا فشار مدعیان اعتدال در دولت راستگویان؟! و اعتراض به وی که چرا صداقت به خرج داده است؟!

ایران بازی را برده است

«ای پیامبر ، کافران با پشتیبانی منافقان از تو می خواهند که با آنان و معبودانشان مخالفت نکنی تا آنان نیز متعرّض تو و خدایت نشوند; از خدا پروا داشته باش و از کافران و منافقان فرمان مبر ، چرا که خداوند دانا و حکیم است.تو باید آنچه را از جانب پروردگارت به تو وحی می شود پیروی کنی و با کفرپیشگان و منافقان طبق فرمان خدا رفتار نمایی; به یقین خداوند به آنچه می کنید آگاه است . مخالفت با خواسته کافران و منافقان برای تو دشوار می نماید ، ولی بر خدا توکّل کن که خداوند برای کارسازی بندگانش بسنده است . هیچ کس نمی تواند به دو امر متضاد اعتقاد داشته باشد ، زیرا خداوند در درون هیچ کسی دو قلب قرار نداده است . پس تو نمی توانی هم پیرو آرای کفرپیشگان و منافقان باشی و هم پیرو وحی الهی.»(احزاب-1-4)

با پایان یافتن سفر رییس جمهورمان به نیویورک و شنیدن نظرات او زمان برای ارزیابی سخنان و مواضع ایشان مناسب به نظر میرسد.

1-آیات بالا که در سوره احزاب آمده است بیانگر زمانی است که تمام احزاب و دشمنان اسلام ،پیامبر گرامی ما را تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی(همانند اکنون)قرار داده اند ولی با این حال خداوند به وی دستور میدهد که این فشارها و تحریمهای فلج کننده باعث نشود که تو از گفتن حرف حق منصرف شوی و با سخن آنان که میگویند:« با مقدسات و معبودان ما (مثلا افسانه هولوکاست و اسراییل) کاری نداشته باش تا متعرض تو و منافع کشورت نشویم» موافقت نکن اگرچه برای تو و مردم دشوار باشد و تحریم وتهدید شوید.همچنین ای پیامبر تو نمیتوانی هم با جنایتکاران دست دوستی بدهی و مذاکره کنی هم از وحی الهی پیروی نمایی.

2-دو جور آدم در مقابله‌ى با دشمن وجود دارد. هر دو مال یک حادثه است. هر دو مال حادثه‌ى احزاب است. ما دو جور انسان داریم: یک عده هستند که وقتى هیمنه‌ى آمریکا را مى‌بینند، قدرت نظامى او را مى‌بینند، قدرت دیپلماسى او را مى‌بینند، قدرت تبلیغاتى او را مى‌بینند، پول فراوان او را مى‌بینند، مرعوب میشوند؛ میگویند ما که نمیتوانیم کارى بکنیم، چرا بیخودى نیروهایمان را هدر بدهیم؟ اینجور افراد الان هستند، در زمان انقلاب ما هم بودند. ما مواجه بودیم با افرادى از این قبیل که میگفتند آقا بیخود چرا خودتان را زحمت میدهید؛ به یک حداقلى قانع شوید و قضیه را تمام کنید. یک عده اینجور بودند.

یک عده‌ى دیگر هستند که نه، قدرت دشمن را با قدرت خداى متعال مقایسه میکنند، عظمت دشمن را در مقابل عظمت پروردگار قرار میدهند؛ آن وقت مى‌بینند که اینها حقیر محضند، اینها چیزى نیستند. وعده‌ى الهى را هم راست میشمرند، حسن ظن به وعده‌ى الهى دارند؛اگر چنانچه ما به وعده‌ى الهى حسن‌ظن داشته باشیم، یک جور عمل میکنیم، اگر به وعده‌ى الهى سوءظن داشته باشیم، جور دیگرى عمل میکنیم.( بیانات رهبر انقلاب - 1389/12/1)

3-رییس جمهورمان گفته است:

بعد از روز سه‌شنبه جوی در رسانه‌ها بخصوص رسانه‌های آمریکایی ایجاد شد مبنی بر این‌که ایران در این سفر آمریکا را تحقیر کرده است و یا این‌که روحانی دست رد به اوباما زده است و کاخ سفید تحقیر شد. من از این حرکت و روند رسانه‌ها که شاید بخشی از آن طبیعی بود و بخشی از آن را مخالفین و صهیونیست‌ها دامن می‌زدند، خوشحال نبودم؛ چرا که اساسا بحث تحقیر نیست و من در مصاحبه‌ای که انجام دادم به این موضوع اشاره کردم. درخواست ملاقاتی بود، ما با ملاقات مشکلی نداشتیم، ولی مقدمات و شرایط لازم در این زمینه فراهم نشد.

(در حاشیه‌ی جلسه هیات دولت-10/7/92)

«تیترها این بود که روحانی دست رد به سینه اوباما زد. ایران، آمریکا را تحقیر کرد، اوباما تحقیر شد، کاخ سفید تحقیر شد. من از این تبلیغات خوشحال نبودم.یک نفر از مسئولین رسانه‌ها به من گفت: فلانی تو چرا آمریکا را در این سفر تحقیر کردی؟ من آنجا پاسخ دادم با اینکه off the record بود، گفتم: من قصد تحقیر نداشتم

(در نشست نمایندگان مجلس-10/7/92)

اما، امام مان فرموده اند:

اگر عنایت خدا و توفیق خدا نبود شما هم چطور می توانستید دست آمریکایی که دنیا را دارد می بلعد از کشورتان قطع کنید؟ از قراری شنیدم رئیس جمهور آمریکا گفته است که ایران ما را تحقیر کرد. این اول کار است، ایران تا آخر شما را تحقیر خواهد کرد.

(صحیفه ی نور، ج18، ص 215)

4-رییس جمهورمان همچنین در جواب سوالی در رابطه با اظهارات نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل علیه ایران، گفت:«این‌که یک رژیم تجاوزگر در منطقه نسبت به جمهوری اسلامی ایران با لحن نادرست صحبت کند، اصلا نباید ما را ناراحت کند و ما توقعی غیر از این از اسراییل نداریم.اسراییلی‌ها وقتی می‌بینند شمشیرشان کند شده است و منطق در جهان حاکم می‌شود و ندای صلح ملت ایران که همیشه صلح‌جو بوده است، بهتر به گوش جهانیان می‌رسد، حتما ناراحت و عصبانی می‌شوند و از روز اول انتخابات می‌بینید که نسبت به مردم و من به عنوان خادم ملت با لحن تندی صحبت می‌کردند پس خیلی طبیعی است و ما غیر از این نباید از اسراییل توقع داشته باشیم و این جملات به ما نشان می‌دهد راه ما درست و دقیق است و با استقامت بیشتری باید این راه را ادامه بدهیم

-          ولی رییس جمهور نگفته است که تفاوت امریکا با اسراییل چیست که میتوان با آمریکا مذاکره کرد ولی با اسراییل نه؟!

آیا آمریکا یک رژیم تجاوزکار نیست؟آیا آمریکا، عراق و افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی را اشغال نکرده است یا از تروریستها در سوریه و ایران و... حمایت نمیکند؟آیا اگر اسراییل از ما عصبانی شود پی میبریم که راه ما درست است ولی اگر آمریکا با لحن تند با ما صحبت کند تقصیر از رییس جمهوری است که دیگر رفته است؟!آیا شهید بهشتی نفرمود که«به آمریکا بگویید از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر»

5- رییس جمهورمان گفته است: در مصاحبه‌های عمومی هم معلوم است که میدان های مینی که بی‌جهت! بین ایران و غرب درست شده بود که خیلی دلایلش را نمی‌فهمم.

آقای روحانی باید هم نفهمد و اختلافات را بی جهت بداند.حتما ایشان از وجود 400 هزار جانباز که  نزدیک به 120 هزار نفر از این تعداد شیمیایی هستند که طی 400 بار حمله شیمیایی عراق و با کمک مستقیم و غیرمستقیم آمریکا و اروپا علیه مناطق نظامی و غیرنظامی کشور مصدوم شده‌اند و تعداد 7 هزار غیرنظامی که طی 30 بار حمله شیمیایی عراق در فاصله تیرماه 1366 تا مرداد 1367 در مناطق بانه، سردشت، مریوان و روستاهای اطراف مصدوم شده‌اند خبر ندارد.ظاهرا برای ایشان اهمیت ندارد که دولت ریگان تصمیم گرفت که بهتر است این حملات در صورتی که به تغییری مهم در جنگ منجر شود، ادامه یابد و حتی اگر این موضوع فاش می شد سیا اطمینان می داد که خشم و محکومیت بین المللی را ساکت کند. درحالی که هنوزهم پاکترین مردان و زنان ایرانی در اثر بمب های شیمیایی جان می سپارند این مدعیان اعتدال چه میگویند؟

6- رییس جمهورمان گفته است:

«درخواست ملاقاتی بود، ما با ملاقات مشکلی نداشتیم، ولی مقدمات و شرایط لازم در این زمینه فراهم نشد. وی گفت: بعد از 35 سال قرار بود که دو رییس‌جمهور برای اولین بار مذاکره کنند، ولی همان‌طور که گفتم مقدمات و شرایط لازم در این زمینه فراهم نبود و عده‌ای نیز درصدد بودند که از این فضای گل‌آلود ماهی بگیرند و معتقد بودیم که اگر این موضوع ترمیم شود بلامانع است.

من علی‌الاصول مشکلی ندارم که با آمریکایی ها مذاکره کنم یا حرف بزنم، منتها زمان کم بود.»

 امام در دیدار کارکنان وزارت نفت می فرمایند: « ایران دستش را پیش آمریکا انشاء الله تا ابد دراز نمی کند ولو اینکه فانی شود...جمهوری اسلامی ایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمانهای مقدس و الهی خود دست بردارد.»ایشان در وصیت نامه خود می گویند: « اگر با دست جنایتکار آمریکا محو شویم و خدای خویش را ملاقات کنیم بهتر از این است که در زیر پرچم ارتش سیاه غرب، زندگی اشرافی داشته باشیم.»

«باید بدانند که ایران کشوری است که رسماً با امریکا می‏جنگد»

«ما تا آخر ایستاده ایم و با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامی که آمریکا این طور است و آفریقای جنوبی آن طور عمل می کند و اسرائیل هست ، ما با آنها نمی توانیم زندگی بکنیم.»( صحیفه نور، جلد: 19، ص : 74)

«من بارها گفته ام و هم اکنون اعلام می کنم که ایران باید تا قطع تمام وابستگی های سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی خود از آمریکا به مبارزات قاطع خود علیه این جهانخوار بی رحم ادامه دهد و بعد در صورتی که ملّت بیدار و شریف ما اجازه دهد، ارتباط بسیار عادی خود را در حد سایر کشورها با آمریکا برقرار می کنند.»( صحیفه نور، جلد: 11، ص : 265 و 257)

 

7- رییس جمهورمان گفته است:

«ما در جریان تبلیغات انتخاباتی نیز گفته بودیم که ما خواهان افزایش تنش با هیچ کشوری از جمله آمریکا نیستیم و معتقدیم که می‌توانیم این تنش‌ها را کاهش دهیم.»

آقای روحانی! کدام تنش؟مگر ما ایجاد تنش کرده ایم که حالا تنش زدایی کنیم؟ چه کسانی دانشمندان هسته ای ما را در روز روشن ترور کردند؟ به کشورهای اطرافمان نگاهی بیندازید.آیا این نظامیان آمریکا نیستند که ایران را از شرق و غرب محاصره کرده اند؟ آیا این ما هستیم که مدام تکرار میکنیم که همه ی گزینه ها از جمله گزینه حمله نظامی روی میز است؟ این در حالی است که قطعا شمشیر کشیدن اوباما بر روی ملت ما و تهدید رسمی به حمله نظامی که برخلاف تمام موازین قانونی و دیپلماتیک جهانی است و هیچ شکی در توهین آمیز بودن و غیرقانونی بودن آن وجود ندارد، درباره هر کشور دیگری که بود قطعا با واکنش سخت مقامات دولت مذکور روبرو می‌شد.

آقای روحانی مگر امام مان نفرمودند:

«اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به یاری بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنگان مغضوب دیکتاتورها خواب راحت را از چشم جهانخواران سلب خواهد کرد»

حالا باز هم حرف از تنش زدایی با جهانخواران میزنید؟چه شده که شما نمیخواهید خواب راحت را از چشمان آنها بگیرید و کسی که این کار را به تبعیت از امام کرده بود تندرو میخوانید؟ صریح بگویید که آمریکا دیگر جهانخوار نیست یا شما از خط امام بازگشته اید؟

8- رییس جمهورمان گفته است:

«در آنجا به صراحت گفتیم که ما محقق تاریخ نیستیم و نمی‌دانیم که چقدر آدم کشته شده و ربطی هم به ما ندارد!، اما جنایت نازی‌ها را محکوم می‌کنیم؛ فرقی نمی‌کند نازی‌ها جنایت کردند به مسیحی‌ها، یهودی‌ها، مسلمان‌ها به همه؛ یعنی ایران باید در کنار نازی‌ها قرار بگیرد؟ این میدان مین را ما یکی یکی خنثی کردیم؛ میدان مین از بین رفت.»

همچنین ظریف، وزیرخارجه دولت راستگویان در مصاحبه با شبکه آمریکایی ای بی سی نیوز ضمن محکوم کردن هولوکاست آن را جنایتی فجیع خواند و گفت «به کار رفتن اصطلاح «افسانه هولوکاست» در نسخه انگلیسی سایت مقام معظم رهبری  ناشی از اشتباه در ترجمه بوده است!»

این در حالی است که مقام معظم رهبری در 18/12/90 ضمن «افسانه» نامیدن هولوکاست آن را حادثه‌ای پنداری- نه واقعی- خواندند و فرمودند:

«غربی‌ها جور دیگری عمل می‌کنند... آنها چارچوب هاشان ظالمانه است. در یک کشوری کسی به افسانه هولوکاست اعتراض می‌کند، می‌گوید من قبول ندارم؛ او را زندان می‌اندازند، محکومش می‌کنند که چرا یک حادثه  پنداری تاریخی را انکار میکنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد- واقعی باشد- خیلی خوب، انکار یک حادثه واقعی تاریخی مگر جرم است؟»

آقای ظریف! «مرد دیگری که هولوکاست را افسانه میخواند هنوز نرفته است»

متاسفانه آقایان دیپلمات یا خیلی ساده اند که فراموش کرده اند افسانه هولوکاست در واقع بهانه ای برای شکل گیری اسراییل و ظلم و جنایت در منطقه ماست یا خود را به سادگی زده اند.نکند شما مشروعیت اسراییل را به رسمیت میشناسید و فقط به ظلم نسبت به مردم فلسطین معترضید؟ اگر معتقدید هولوکاست که اسراییل بر مبنای آن مشروعیت یافته است ربطی به ما ندارد چرا در نطقتان در سازمان ملل از فلسطین دفاع کردید و بر اسراییل تاختید؟بالاخره قضیه فلسطین که مهمترین مسئله جهان اسلام است به ما ربط دارد یا نه؟

به قول دکتر حسن عباسی:«هولوکاست مبانی مشروعیت غرب است.ما باید مبانی مشروعیت غرب را زیر سوال ببریم.اینکه بگوییم که آقا ما با هولوکاست آنها کار نداشته باشیم به شرطی است که اسرائیل 24 ساعتی یک بار نگوید که اگر آمریکا مسئله هسته ای ایران را حل نکند ما به ایران حمله می کنیم.اگر قرار باشد ما مبانی مشروعیت آنها را زیر سوال نبریم که آنها هم هر روز به هر کسی که در ایران کتاب نوشت قرآن و ائمه و اسلام و همه مبانی مشروعیت ما را زیر سوال برد جایزه بهش بدهند ما هم مقابله به مثل می کنیم.»

9-اختیاراتی که رهبر انقلاب در تعامل و نرمش قهرمانانه با غرب به رییس جمهور دادند به منظور نمایان ساختن چهره واقعی دولت آمریکا در نزد افکار عمومی است (البته قبلا نفاق امریکا با کارشکنی او علی رغم تعلیق تمام فعالیتهای هسته ای ایران در سال 83 آشکار شده) و در هر صورت برای ما پیروزی دیگری را رقم خواهد زد.چه آمریکا حاضر شود با حفظ تمام حقوق ایران به تعهداتش عمل کند و تحریم و تهدید و خباثت را کنار گذارد وگذشته اش را جبران کند و چه بر خلاف مواضعش رفتار کند که در این صورت چهره خبیثش دوباره برای همه نمایان خواهد شد، ایران بازی را برده است.

10-و کلام آخر اینکه مردم نباید خیال کنند که ارتباط با آمریکا مشکلات اقتصادی ما را حل خواهد کرد که اگر چنین بود وضعیت اقتصادی اروپا و حتی خود آمریکا اینچنین وخیم نبود.

همانطور که حضرت امام فرمودند:
«اما وقتی یک ملتی بخواهد سر بلند باشد، بخواهد ارزش داشته باشد، این دیگر نباید فکر این باشد که ما حالا این ارزشی که داریم، ببینیم به اندازۀ این هست که ماستمان گران باشد! یا دوغمان چه باشد! اگر اینطور است، که ما از حالا هم رفتیم. اما می‏بینیم اینجور نیستند، ملت ما الحمدللّه‏ اینطور نیست»

«ما از نظامی امریکا و از حصر اقتصادی‏اش هیچ باکی نداریم... و از حصر اقتصادی هم ابداً خوفی نداشته باشید. برای اینکه ملتهای دیگر و دولتهای دیگر تابع امریکا نیستند.درِ دنیا به روی ما بسته نخواهد شد. ما خدا را داریم. درِ دنیا به روی ما بسته بشود، در رحمت خدا به روی ما باز است.»

 

معرفی کتاب/«شکست تحمیل مصلحت» + فایل PDF

این کتاب(منتشر نشده) تجمیع مطالبی است که در سالهای طوفانی ۸۸-۸۹ توسط محمد حسن روزی طلب و یا زیرنظر او، در روزنامه ایران و ویژه نامه هایش منتشر شده است.
یکی از مجلدهای این مجموعه، مجموعه مصاحبه ها و یادداشت های تحلیلی پیرامون فتنه ۸۸ بود؛ در این مجموعه یادداشت ها و گفتگوهایی با آقایان آیت الله مصباح یزدی، دکتر حسین کچویان، دکتر حدادعادل،  دکتر موسی حقانی، دکتر غلامحسین الهام، حجت الاسلام و المسلمین مهدی میرباقری، شهریارزرشناس، حجت الاسلام و المسلمین علی رضا پناهیان، دکتر صادق زیباکلام، حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه، دکتر باقری لنکرانی، حجت الاسلام و المسلمین سالک، حجت الاسلام و المسلمین سیدعباس نبوی، دکتر ابراهیم فیاض، مرتضی نبوی، حسین صفار هرندی و … منتشر می شد.


روزی طلب می نویسد:«نام این کتاب را «شکست تحمیل مصلحت» گذاشتم که بر گرفته از یکی از سخنرانی های حجت الاسلام و المسلمین پناهیان بود.

به هر حال چند روز پیش دیدم که از روزنامه نگاران در یادداشتی با نام بردن از رفتار دوستان ما آنها را کاسب فتنه معرفی کرده و خود و سایت متبوعش را روشنگر و بصیرت آفرین خوانده بود و به انتشار کتابی حاوی یادداشت های سایت متبوعش استناد کرده بود. می خواستم جواب این یادداشت را بدم اما بهتر دیدم که فایل این کتاب را پس از دو سال نیم اینجا بذارم تا  مورد استفاده دوستان قرار بگیرد. خداوند ان شاالله ما را مشمول «ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین امنوا ربنا انک رئوف الرحیم» گرداند.»


فایل پی دی اف این کتاب را می توانید از «اینجا» دریافت کنید.

قسمتی از کتاب در ادامه می آید:

پایان ۴۰ سال فرصت‌طلبی

۱- باقیمانده پرونده ساواک میر‌‌حسین موسوی و زهره کاظمی (زهرا رهنورد) را که نگاه می‌کنی، چند نکته جالب در آن وجود دارد. اول این که اسناد مشکوکی در این پرونده مبنی بر همکاری این دو نفر با دستگاه امنیت رژیم پهلوی وجود دارد، مثلاً زهرا رهنورد ارتباطات امام موسی‌صدر را به مخبرین ساواک گزارش می‌کرده و یا ساواک مجوز عضویت هیأت علمی دانشگاه ملی (شهید بهشتی) را برای موسوی صادر کرده است.
دومین نکته جالب، دستگیری موسوی به اتهام ارتباط با آلادپوش است. آلادپوش از اعضای ارشد سازمان مجاهدین خلق است که عامل اصلی ترور چند مستشار امریکایی بود. موسوی در مقابل بازجوی ساواک، بسیار ذلیلانه رفتار می‌کند و آنچه از آلادپوش می‌دانسته و نمی‌دانسته به بازجویش تحویل می‌دهد و در یک فرآیند کاملاً مطابق با مبانی حقوق بشر! ۱۰ روز بعد به دلیل نبود ادله آزاد می‌شود. این در حالی است که چند “هم‌پرونده”ای موسوی که تنها نام آلادپوش را شنیده بودند و از او اطلاعاتی نداشتند، به چند سال حبس محکوم می‌شوند. شاید رمز اظهارات اخیر موسوی که نظام سلطنت را بر‌تر از نظام جمهوری اسلامی دانسته بود، در همین دستگیری و آزادی باشد.
نکته سوم پرونده موسوی، سفر او و زهره کاظمی با فرزندان‌شان به امریکا در سال ۱۳۵۵ جهت سکونت دائمی است. آنها که فرصت طلبانه بدون دادن هیچ‌گونه هزینه‌ای از کانون نویسندگان، مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز، علی شریعتی و گروه‌های مسلمان به‌عنوان سکوی پرش روشنفکری استفاده می‌کردند، می‌خواستند به مهد روشنفکری یعنی امریکا بروند تا نان سختی‌های مبارزین داخلی را بخورند اما یک سال پس از اقامت در امریکا با اوج‌گیری مبارزات مردمی در سال ۱۳۵۷، تصمیم به بازگشت گرفته می‌شود.
۲- فرصت طلبی و تغییر عقیده در جهت قدرت و گفتمان غالب جهانی دو ویژگی موسوی است که می‌تواند غالب تحرکات بعضاً متناقض سیاسی او را توجیه کند! موسوی که در کارنامه سیاسی‌اش هیچ‌ رگه‌ای از دین و معنویت به چشم نمی‌خورد، به یک‌باره به عضویت حزب جمهوری اسلامی درمی‌آید و در فرم عضویت‌‌اش می‌نویسد که حاضر به همکاری تمام وقت و ۲۴ ساعته با حزب هستم! و این گونه با یاری سمپات‌های سابق مجاهدین خلق، موسوی در نظام جمهوری اسلامی رشد می‌کند و پس از سردبیری روزنامه جمهوری اسلامی و وزارت خارجه، در یک فرایند خاص به رئیس‌جمهور وقت تحمیل می‌شود.
جالب آنجاست که رئیس جمهور وقت زمانی که برای نخست‌وزیر نبودن آیت‌الله مهدوی کنی استدلال می‌کند، اظهار می‌دارد که نمی‌توانم به ایشان دستور بدهم و آن‌گاه شخصی مانند موسوی نخست‌وزیر می‌شود.
یکی از وزرای مستعفی موسوی می‌گفت که اکنون مردم می‌فهمند که رئیس‌جمهور وقت از دست خودسری و خشک‌مغزی موسوی چه می‌کشید.

منبع:سایت http://yadname.ir

تضمین!

علوی در جمع خبرنگاران:

کسانی که در حوادث 88 خلافی مرتکب نشده‌اند با تضمین ما به کشور بازگردند

 

وزیر اطلاعات درباره بازگشت برخی اشخاص که بعد از حوادث 88 از کشور خارج شده‌اند، گفت: به کلیه کسانی که مرتکب خلافی نشدند و از کشور رفته‌اند، تضمین می‌‌دهیم که در صورت بازگشت هیچ مشکلی نداشته باشند

یک کامنت جالب توجه در خبرگزاری فارس در جواب وزیر اطلاعات:

با سلام

اگر خلافی مرتکب نشده اند یا ارتباطی به فتنه ندارند پس نیازی به ضمانت وزیر محترم اطلاعات هم ندارند ضمانت وقتی است که طرف مرتکب خلافی شده باشد که اگر چنین باشد وزیر هم اختیار بخشش و عفو ان را ندارد بخشش در اختیار قوه قضاییه است من نمی فهمم منظور اقای وزیر چیست اگر کسی فهمیده مرا نیز راهنمایی کند

 

لینک خبر:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920530000704

پله اول!

امروز با دیدن جلسه رای اعتماد به کابینه روحانی یاد دوران مدرسه افتادم که در آن روزها برخی همکلاسی ها می گفتند شما فرزندان شهدا و جانبازان و آزادگان از 8 سال دفاع مقدس، برای خود کاسبی می کنید. آن روز آن بچه ها اینقدر معرفت داشتند که دیگر لفظ دلالی را بکار نبرند.

اما امروز در مجلس شورای اسلامی که عکس شهیدان راه استقلال و امنیت کشور در دور تا دور آن نصب شده است در مظلومیت کامل و چشم در چشم خانواده های شهدای فتنه آمریکایی-اسراییلی 88 به کسانی که 8 ماه نبرد مقدس را معیاری اصیل برای رای اعتماد به وزرا اعلام می کردند توهین شد و به آنان بی شرمانه سخنی بدتر از آن روزهای ما گفته شد:« متاسفانه عده‌ای کاسب و بدتر از آن دلال فتنه شده‌اند!»

هر چند یکی از نمایندگان به خوبی جواب آن توهین را داده بود که « به تعبیر رهبری، فتنه 88 حرکت ریشه‌دار برای براندازی نظام بود. آقایی که پشت تریبون مجلس می‌گویید کاسب فتنه، آیا رهبر تو که صد بار سوال کرده هم کاسب فتنه بود؟ »

و آن نماینده چه زیبا گفت که :«اگر ما بحث فتنه را مطرح می‌کنیم، چون فتنه یک ملاک و شاخص است به طوری که اگر در زمان انقلاب، کسی انقلابی نبود، به او انگشت اتهام می‌زدند، یا در دوران جنگ کسی که به رغم توانایی، خانه‌نشینی کرد، او مورد انتقاد قرار می‌گرفت؛ همین موضوع در مورد اتفاقات سال ۷۸ نیز صادق است.»

عجبا!

ببینید کار به کجا کشیده است که حق جای خود را به باطل داده است و عماران به جرم حق گویی سرزنش و متهم به پیروی از هواهای نفسانی! می شوند و ساکتین فتنه معتدل نامیده شده و عاملین فتنه پاک‌ترین گزینه ها و باتجربه ترین اشخاص و خالص ترین افراد! برای وزارت و معاونت معرفی می شوند!

کجایی پرزیدنت احمدی نژاد؟

کجایی که وقت نمایندگان ما دارد صرف فتنه گر بودن و نبودن وزرا می شود!

انگار دوباره به پله اول بازگشته ایم...