چرا انقلاب کردیم؟
«چیزهائى در عالم واقع مىشود که ما باید از آن ها درس بگیریم، یکى از امور همین نهضت ایران است. از این نهضت ایران باید ما تعلم پیدا بکنیم، تنبه پیدا بکنیم، در این نهضت مطالعه کنیم ببینیم که این نهضت چه بود، براى چه بود؟ و چه شد که تا اینجا پیروز شده است؟ و باید چه کرد که تا آخر پیروز بشود؟ نهضتها در عالم خیلى بوده است، انقلابات در عالم خیلى بوده است. انقلاب در شوروى هم بود، انقلاب در فرانسه هم بود، انقلاب ایران با آنجا چه فرقى دارد؟ انقلاب ایران براى چه هست و انقلاب شوروى براى چه بود؟ مردم ایران چرا در خیابانها ریختند و فریاد کردند و همه الله اکبر گفتند و فریاد کردند، این قضیه چه بود ؟آیا مردم ایران هم مثل شورشىهاى شوروى فریاد مىکردند و علف مىخواستند! فریاد مىکردند و دنیا مىخواستند؟! جوانهاى ما براى اینکه یک زندگى مرفهى در دنیا داشته باشند خون مىدادند؟ اینگونه مىشود که یک کسى خودش را بکشد که زندگیش خوب باشد؟
یا خیر این یک نهضت الهى بود. این نهضت مثل نهضتهاى آنهائى که به خدا اعتقاد ندارند یا آنهائى که نهضتهایشان نهضتهاى جهت مادى بوده است، نبوده است. نهضت ایران نهضتى بود که خداى تبارک و تعالى در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهورى اسلامى، به عنوان اسلام، به عنوان احکام اسلام درخیابانها ریختند و همه گفتند ما این رژیم را نمىخواهیم و حکومت عدل اسلامى و جمهورى اسلامى مىخواهیم. انگیزه ملت این بود، انگیزه همه قشرها ، الا بعضىها.
زنها در خیابانها ریختند، مردها در خیابانها ریختند،بچهها آمدند. همین دیشب کسى مىگفت که من شاهد قضیه بودم که یک بچه ده، دوازده ساله سوار موتورسیکلت شده بود و حمله کرد طرف یک تانک و از آن طرف هم بچه را تکه تکه کردند، اما او یک بیرق دستش بود و حمله کرد. این به خاطر چه بود؟ قضیه چه بود که یک چنین تحولی در ملت پیدا شد؟ این تحول عظیمى که در این ملت پیدا شد، یک تحولى بود فقط براى اینکه مثلاً رژیم نباشد؟ یا دنباله داشت؟
اساس این بود که رژیم نباشد، حکومت اسلامى باشد، اساس آن بود که مىخواستند قرآن حکومت کند در این کشور. موانع را برداشتند که حکومت، حکومت اسلامى باشد نه اینکه همه مقصد این بود که فقط آزاد باشیم. همه مقصد این بود که مستقل باشیم ؟ آیا ایران مىخواست که مثلاً مانند سوئد باشد؟ آنها آزاد هستند، مستقل هم هستند. اما اگراز قرآن در آن خبرى نباشد، باز هم ایرانی ها چنین مىخواستند؟! ایرانىها این را مىخواستند که قرآن باشد یا نباشد، اسلام باشد یا نباشد، ما آزاد باشیم؟ ما آن جهت حیوانىمان، آن جهت حیوانىمان اشباع بشود، کارى به معنویات دیگر ما نداریم؟ آیا ایران جوانهاى خودش را براى این داد؟ یا ایران متحول شده بود به یک ملت صدر اسلامى، یک جوانهایى مثل جوانهاى صدر اسلام که شهادت را براى خودشان فوز و پیروزی مىدانستند ، مىگفتند شهید هم بشویم سعادتمندیم. مسأله این بود و مسأله این هست.»
صحیفه نور -جلد 7- صفحه 61-با اندکی ویرایش
سخنان امام عزیز همیشه روشنی بخش راه ما بوده است ،این سخن حضرت امام مشخص می کندکه هدف از انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی ، تنها استقلال و آزادی و دستاوردهای مادی نبوده است بلکه تلاش برای رسیدن به حکومتی بوده که زمینه ساز رشدوتعالیبشرباشدالبته دربستراسلام ودرنهایت نزدیک شدن به مقام انسان کامل.امروزهکه
کشور های اروپایی با مشکلات مختلفی مانند بحران های اقتصادی و اجتماعی ،خشونت علیه زنان و کودکان (به آمار بالای خشونتهای اجتماعی،اخلاقی وجنسی درغرب توجه کنید) ، نقض آزادی های فردی و اجتماعی ، نژاد پرستی و ... دست به گریبان است ، اهمیت سخن حضرت امام روشن می شود که آرمانشهر مانه اروپاست ونه ژاپن،بلکه جامعه ی مهدوی است با مختصات خاص خود که در قرآن و روایات ائمه اطهار مشخص و توسط رهبران و استراتژیست های نظام اسلامیمان ترسیم شده است.تاکید رهبر معظم انقلاب بر تدوین الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، سند چشم انداز 20 ساله ،نقشه های جامع در حوزه های علمی ، فرهنگی ،اقتصادی و ... موید این مطلب است.
به امید آنکه همه ما به خصوص مسئولان کشور با حرکت در مسیر چشم انداز ترسیم شده ، زمینه ساز ظهور مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه) باشیم.