فایل صوتی صحبتهای حاج حسین یکتا در جمع جوانان مجموعه فرهنگی عاشوراییان،خرداد92.
http://uplod.ir/ykvfvmr53eva/haj_hosainyekta-Ashouraiyan.ir-1392.mp3.htm
(راهنمای دانلود فایل:در صفحه ی باز شده، روی ایجاد لینک دانلود کلیک کنید.حجم فایل:12MB)
پیشنهاد می کنم حتما دانلود کنید بسیار مفید ،جالب و طنزآمیزه!
برای اطلاعات بیشتر از لینک دیدار با مرد جنگی (حاج حسین یکتا) بازدید کنید.
*به نام حضرت دوست * که هرچه داریم از اوست*
به سلامتی این شورای رویایی هم تمام شد و خاطره و تجربه هاش باقی ماند.
به هر حال هرچه بود گذشت و آنچه ماند خاطرات تلخ و شیرین آن روزهاست.البته خاطره ی تلخ که نداشتیم چون در راه دوست تلخی ها شیرین تر است.
خلاصه اینکه فقط میخواستم چندتا تشکر بکنم.
تشکر ویژه از:
1.دبیر ،که در پایان این دوره موفق به کسب مدرک PHD افتخاری در رشته مدیریت استراتژیک شد.(به خاطر حفظ تمامی اعضای شورا با سلام و صلوات)(تبریک یادتون نره)
2.قائم مقام(مستعفی) ،یا همان پدر معنوی شورا که همیشه دیر به جلسات می رسید(البته به قول خودش هیچ مسئولیتی نداشت) و همان مردی که با کوله باری از تجربه همواره از حق خودش میگذشت(حتی در آخرین جلسه نشریه نیز به خاطر کمی وقت حرفهایش در قلبش ماند ،تا ابد...)
3.واحد خواهران ،که دغدغه ی همیشگی ما احتمال استعفای جمعی آنها بود .البته فقط به خاطر شدت بحث های چالشی در جلسات(که الحمدلله هیچگاه محقق نشد) و دغدغه ی همیشگی آنها که پذیرایی و عدم تاخیر در زمان برگزاری برنامه ها بود(که دومی نیز هیچگاه محقق نشد)
4.واحد معظم تشکیلات به خاطر تنها اردوی! تشکیلاتی(استخر!) که برای اولین بار در تاریخ ،تعداد شرکت کنندگان در اردو! از انگشتان یک دست تجاوز نکرد.(شایدم کرده ما خبر نداریم)
5.واحد همیشه در صحنه آموزش که رکورد برنامه های آموزشی در تشکل های سراسر کشور را شکست و حرفی برای گفتن باقی نگذاشت.
6.واحد روابط عمومی به خاطر تزیین و فوق فعال (Super Active) کردن وبلاگ جامعه(در حد FaceBook) و به جان خریدن انتقادات و نیز تخریبها.
7.و در انتها واحد سیاسی که که در کمال ناباوری تمام اعضای کمیسیون آن به شورای جدید راه یافتند.
پ.ن:
---> شاید روزی ،همین روزگار بین ما فاصله اندازد اما نه بین دلهایمان...
---> ای کاش خط پایان تنها برای این شورا باشد نه برای دوستی هایمان ... و نه برای دغدغه هایمان ...
مجیدی سال 79 و در جشن صدسالگی ورود سینما به ایران گفته بود: «گوش بداریم که صدای پای ابتذال به راحتی به گوش می رسد. آن چه روزگاری به درست یا به غلط با واژه فیلمفارسی می خواندیمش، دوباره سر و گوشی می جنباند، تابلوهای رنگارنگی که فقط در کار فریب چشمهایند و با اندیشه و آگاهی بیگانه اند، دوباره در سر چهارراه ها حاضر می شوند. ترانه خوانی های کوچه و بازاری، عشقهای کاغذی و لحنهای کلاه مخملی دوباره در فیلم ها ظاهر می شوند. چه کسی مقصر است؟ ما به عنوان سینماگر؟ یا سیاستگذارانی که با سیاست های غلط چنین التهاب و تشنگی کاذب را در جامعه، ایجاد کردند یا مخاطبان ما، یعنی مردم که ذائقه هایی این چنین پیدا کرده اند؟» اما این سخنان به مذاق فریدون جیرانی خوش نیامده و او پس از گذشت 12 سال، ناراحتی خود را درباره صحبت های مجیدی بروز داده است.
جیرانی در گفت وگو با ایلنا(91/9/3 ) به صراحت بیان کرده که «در اوایل سال 77 الی 79 یک فضای آزاد برای سینما بوجود آمد. یکسری فیلم های دختری پسری ساخته شد و یک عده ای معترض شدند که صدای پای ابتذال شنیده می شود، در حالی که اگر می گذاشتند آن فضای طبیعی رشد کند؛ این نگرانی های امروز وجود نداشت و سینما خودش را اصلاح می کرد و مخاطب، آن سینما را با دیدن فیلم های خوب و ندیدن فیلم های بد حذف می کرد.»
ولی جیرانی توضیح نداده که اگر قرار بود به قول او « سینما خودش را اصلاح کند و مخاطب، آن سینما را با دیدن فیلم های خوب و ندیدن فیلم های بد حذف کند» در دیگر نقاط جهان که مانند ایران چنین محدودیتهایی وجود ندارد این اتفاق نیفتاده است و چه بسا تولید این قبیل فیلمها افزایش یافته است؟
به قولمسعود ده نمکی :« این حرف های روشنفکری که می زنند مردم احتیاج به قیم ندارند بی معنی هست. صد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمدند قیم مردم باشند. ائمه آمدند قیم مردم باشند که به مردم بیاموزند چطور زندگی کنیم. عالم روشنفکری عالم تبعیت از عوام نیست. عالمی است که باید جهت فکری و خط فکری تولید کند و به جامعه بدهد. این طبقه هر اسمی داشته باشد باید متاثر از خواص جامعه باشد نه اینکه خواص جامعه در جهت خواست آنها حرکت کنند.»
چرا انقلاب کردیم؟
«چیزهائى در عالم واقع مىشود که ما باید از آن ها درس بگیریم، یکى از امور همین نهضت ایران است. از این نهضت ایران باید ما تعلم پیدا بکنیم، تنبه پیدا بکنیم، در این نهضت مطالعه کنیم ببینیم که این نهضت چه بود، براى چه بود؟ و چه شد که تا اینجا پیروز شده است؟ و باید چه کرد که تا آخر پیروز بشود؟ نهضتها در عالم خیلى بوده است، انقلابات در عالم خیلى بوده است. انقلاب در شوروى هم بود، انقلاب در فرانسه هم بود، انقلاب ایران با آنجا چه فرقى دارد؟ انقلاب ایران براى چه هست و انقلاب شوروى براى چه بود؟ مردم ایران چرا در خیابانها ریختند و فریاد کردند و همه الله اکبر گفتند و فریاد کردند، این قضیه چه بود ؟آیا مردم ایران هم مثل شورشىهاى شوروى فریاد مىکردند و علف مىخواستند! فریاد مىکردند و دنیا مىخواستند؟! جوانهاى ما براى اینکه یک زندگى مرفهى در دنیا داشته باشند خون مىدادند؟ اینگونه مىشود که یک کسى خودش را بکشد که زندگیش خوب باشد؟
یا خیر این یک نهضت الهى بود. این نهضت مثل نهضتهاى آنهائى که به خدا اعتقاد ندارند یا آنهائى که نهضتهایشان نهضتهاى جهت مادى بوده است، نبوده است. نهضت ایران نهضتى بود که خداى تبارک و تعالى در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهورى اسلامى، به عنوان اسلام، به عنوان احکام اسلام درخیابانها ریختند و همه گفتند ما این رژیم را نمىخواهیم و حکومت عدل اسلامى و جمهورى اسلامى مىخواهیم. انگیزه ملت این بود، انگیزه همه قشرها ، الا بعضىها.
زنها در خیابانها ریختند، مردها در خیابانها ریختند،بچهها آمدند. همین دیشب کسى مىگفت که من شاهد قضیه بودم که یک بچه ده، دوازده ساله سوار موتورسیکلت شده بود و حمله کرد طرف یک تانک و از آن طرف هم بچه را تکه تکه کردند، اما او یک بیرق دستش بود و حمله کرد. این به خاطر چه بود؟ قضیه چه بود که یک چنین تحولی در ملت پیدا شد؟ این تحول عظیمى که در این ملت پیدا شد، یک تحولى بود فقط براى اینکه مثلاً رژیم نباشد؟ یا دنباله داشت؟
اساس این بود که رژیم نباشد، حکومت اسلامى باشد، اساس آن بود که مىخواستند قرآن حکومت کند در این کشور. موانع را برداشتند که حکومت، حکومت اسلامى باشد نه اینکه همه مقصد این بود که فقط آزاد باشیم. همه مقصد این بود که مستقل باشیم ؟ آیا ایران مىخواست که مثلاً مانند سوئد باشد؟ آنها آزاد هستند، مستقل هم هستند. اما اگراز قرآن در آن خبرى نباشد، باز هم ایرانی ها چنین مىخواستند؟! ایرانىها این را مىخواستند که قرآن باشد یا نباشد، اسلام باشد یا نباشد، ما آزاد باشیم؟ ما آن جهت حیوانىمان، آن جهت حیوانىمان اشباع بشود، کارى به معنویات دیگر ما نداریم؟ آیا ایران جوانهاى خودش را براى این داد؟ یا ایران متحول شده بود به یک ملت صدر اسلامى، یک جوانهایى مثل جوانهاى صدر اسلام که شهادت را براى خودشان فوز و پیروزی مىدانستند ، مىگفتند شهید هم بشویم سعادتمندیم. مسأله این بود و مسأله این هست.»
صحیفه نور -جلد 7- صفحه 61-با اندکی ویرایش
سخنان امام عزیز همیشه روشنی بخش راه ما بوده است ،این سخن حضرت امام مشخص می کندکه هدف از انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی ، تنها استقلال و آزادی و دستاوردهای مادی نبوده است بلکه تلاش برای رسیدن به حکومتی بوده که زمینه ساز رشدوتعالیبشرباشدالبته دربستراسلام ودرنهایت نزدیک شدن به مقام انسان کامل.امروزهکه
کشور های اروپایی با مشکلات مختلفی مانند بحران های اقتصادی و اجتماعی ،خشونت علیه زنان و کودکان (به آمار بالای خشونتهای اجتماعی،اخلاقی وجنسی درغرب توجه کنید) ، نقض آزادی های فردی و اجتماعی ، نژاد پرستی و ... دست به گریبان است ، اهمیت سخن حضرت امام روشن می شود که آرمانشهر مانه اروپاست ونه ژاپن،بلکه جامعه ی مهدوی است با مختصات خاص خود که در قرآن و روایات ائمه اطهار مشخص و توسط رهبران و استراتژیست های نظام اسلامیمان ترسیم شده است.تاکید رهبر معظم انقلاب بر تدوین الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، سند چشم انداز 20 ساله ،نقشه های جامع در حوزه های علمی ، فرهنگی ،اقتصادی و ... موید این مطلب است.
به امید آنکه همه ما به خصوص مسئولان کشور با حرکت در مسیر چشم انداز ترسیم شده ، زمینه ساز ظهور مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه) باشیم.